لطیفه های قرآنی

••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

عزل از نبوّت

شخصى ادعاى پيامبرى كرد. او را نزد خليفه بردند. خليفه گفت: «چه مى‏گويى و حرف حسابت چيست؟» گفت: «من پيغمبر خدا هستم و هر سه روز يك‏بار، جبرئيل بر من نازل مى‏شود.» خليفه گفت: «معجزه‏اى نشان بده.» گفت: «تا جبرئيل نيايد، نمى‏توانم معجزه‏اى نشان بدهم..» خليفه پرسيد: «جبرئيل كى مى‏آيد؟» گفت: «تازه رفته است و سه روز ديگر مى‏آيد». خليفه احساس كرد كه او در اثر ضعف و گرسنگى، دچار مشكل روانى شده و خبط كرده است. دستور داد او را در مطبخ خانه مخصوص خليفه ببرند و از غذاهاى خوب و مقوّى به او بخورانند. بعد از سه روز كه او را حاضر كردند، خليفه گفت: «اى پيغمبر بر حق! حالت چطور است؟» گفت: «حالم خيلى بهتر از سابق است». خليفه پرسيد: «آيا در اين چند روز، جبرئيل بر تو نازل شده است؟» گفت: «آرى، قبلاً هر سه روز يك‏بار مى‏آمد و حالا هر روز سه بار مى‏آيد». خليفه پرسيد: «آيا پيغامى هم برايت آورده است؟» گفت: «آرى، جبرئيل نازل شد و گفت: «حقّت سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد كه خوب جائى پيدا كرده‏اى. مبادا آنجا را ترك كنى و به جاى ديگرى بروى؛ و الاّ تو را از درجه پيغمبرى ساقط خواهم كرد».



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 مرداد 1394برچسب:لطیفه های قرآنی,داستان کوتاه,داستان در مورد پیغمبر اسلام,داستان در مورد امام علی , ساعت 13:6 توسط آزاده یاسینی